حالا که تو رفته ای من اینجا زمین گیر شده ام و در خودم مچاله .نه! گریه نمی کنم .همین طور خیره می مانم به تاریکی این درخت های کاج به تاریکی شب انگار بادبادکی بین شاخه هایش گیر کرده. باد اما نمی آید تا تکانی به دل خسته من و تو بدهدو باد بادک نمی رقصد.باد بادک انگار آرام شانه هایش می لرزد و پایین می افتد
سوز می آید هوا سرد است هوا بس ناجوانمردانه سرد است... بی خیال!
تنها دو قدم فاصله است من پیموده ام تو بیا راهی نمانده است
***
حالا فکر می کنم رو به روی من نشسته ای اما رویت به من نیست رو برگردانده ای... برگرد برگرد!
کدام قرار مشترکمان را دیر امدم؟بر کدام عهدمان وفا نکردم ؟کدام لبخندت روی ترش مرا دید؟
کدام بوسه ام جواب؟
تو مرا می شناسی به اندازه تمام گرمی سینه ام و به اندازه تمام دقایق رقص انگشتانم بین موج موهایت . من تو را نمیشناسم فقط می دانم که دوستت دارم فقط همین . بگذار مسخره ام کنند .
سکوت بین ما هوای مرده ایست که تمام خاطرات گذشته را زنده می کند سکوت این روها تمام زندگی من شده است تمام زندگی اما روزی تو بودی!!
پیچش صدای تو در هوا آرامم می کند.پلک هایم سنگین می شود...خواب می بینم اینجا رو به روی من نشسته ای خواب می بینم باد می آید و باد باد مان را بلند می کند با خودش می برد تا ته ته آسمان.
از خواب می پرم در خودم فرو می روم و آرام گریه می کنم
اگر فردا براي شکار پلنگ به دريا رفتم،
مرا ببخش که جواب سلامت را نمی دهم
365265 بازدید
52 بازدید امروز
221 بازدید دیروز
504 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian