تو که غریبه می شوی
من می شوم
دوم شخص جمع
برای تو
.
.
.
.
خوانده نشدم هر گز
در آن بیرونی دنیا
کندم دل و بستم
به سرای مجازی، دل
بسی تن ها
تنهاست
اینجا
بسی دل ها
گیر است
اینجا
بسی لیلی بی مجنون
بسی مجنون بی لیلی
اینجاست
.
.
.
دل هاشان
شیشه ای
پر از ما
فروخته می شوند
به قیمت کلان
و چه خوشبختند
ساختمان ها
.
.
.
عشق ها پر دار
و من بی قفس
زمانه است دیگر
داری ،می روی
نداری ، می مانی
.
.
.
هر چه می تکانم
خالی نمی شوم
مملو ء
از تو ام
.
.
.
من انتظار می کشم
انتظار می کشد مرا
.
.
.
به محض خاموشی چراغ
روشن می شود ،هر شب
تکلیف من،تا مشق کنم
یاد تو را
.
.
.
تو ، احساسی
که مو به تن سیخ می کند
.
.
.
من رسیده ام
تو کی می رسی
به پای من خسته
در دوست داشتن
.
.
.
صحنه دلخراشی ست
تصادف پاییز با طبیعت
رقم می زند سقوط یک برگ
فرود یک مرگ را بر در خت
.
.
.
قلم بدست می گیرم
می بارد بر تکه زمین کاغذیم
آسمان ابری چشمم
امان پیاده شدن نمی دهد
به کلمات
.
.
.
kheili khoob va gooya. harfe dele maro zadid
اگر فردا براي شکار پلنگ به دريا رفتم،
مرا ببخش که جواب سلامت را نمی دهم
371877 بازدید
141 بازدید امروز
222 بازدید دیروز
1207 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian