سادگی بی معنی و وسوسه کننده آن کجا و پیچیدگی معادله وار لحظات و دقایق و حتی نگاه ها، کجا!
مجموع اینها به هم میریزدم.
خیلی ساده ست گاه نگاهی را ببینی، اما نگاه کردن به یک نگاه، شهامت رستم می خواهد!
روزی که نگاهش می کنم، به خود می پیچم و گم می شوم!
نمی دانم به کجا می روم، شاید به قول آن خدا بیامرز، میروم پشت هیچستان !
و آیا سوختن جز این است؟
تو هم باید خاطره شوی؟
حضورت را لمس کردم، همین چندی پیش ...
از کنارم گذشتی و من بیزار تر از همیشه نسبت به خودم،
گم و گیج باز از خدا همان سئوال مضحک را پرسیدم که: �چرا من؟� .
اما پاسخ؟ جز نگاههایی دزدکی، چیزی نبود !!!
شاید اگر من و تو، ابدی هم شویم، باز هم نگاهمان دزدکیست.
تا مبادا کسی از خودمان، ببیند؛ بداند؛ بفهمد!
اگر فردا براي شکار پلنگ به دريا رفتم،
مرا ببخش که جواب سلامت را نمی دهم
370893 بازدید
10 بازدید امروز
144 بازدید دیروز
1305 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian